جدول جو
جدول جو

معنی گمان انگیز - جستجوی لغت در جدول جو

گمان انگیز
آنچه سبب ظن و گمان بشود
تصویری از گمان انگیز
تصویر گمان انگیز
فرهنگ فارسی عمید
گمان انگیز
(چَ زَ)
سبب سؤظن. باعث بدگمانی. مورد تهمت:
آن گمان انگیز را سازد یقین
مهرها انگیزد از اسباب کین.
مولوی
لغت نامه دهخدا
گمان انگیز
آنچه تولید ظن کند، آنچه تولید سوء ظن کند سبب بدگمانی: آن گمان انگیز را سازد یقین مهر ها انگیزد از اسباب کین. (مثنوی)
فرهنگ لغت هوشیار
گمان انگیز
مشکوک
تصویری از گمان انگیز
تصویر گمان انگیز
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(چَ اَ)
خوش بو. معطر. آنکه بوی گلاب دهد:
شاه چون گرم گشت از آتش تیز
گفت با آن گل گلاب انگیز.
نظامی (هفت پیکر ص 178)
لغت نامه دهخدا
آنچه بوی گلاب دهد معطر خوشوبو. یا گل گلاب. معشوق زیبا و معطر: شاه چون گرم گشت از آتش تیز گفت با آن گل گلاب انگیز... (هفت پیکر)
فرهنگ لغت هوشیار